مرکز تخصصی ارزیابی شنوایی و تجویز سمعک "نیکا" تهران

مرکز تخصصی ارزیابی شنوایی و تجویز سمعک "نیکا" تهران

شنوایی شناسی، گوش حلق وبینی، تجویز سمعک، سنجش شنوایی
مرکز تخصصی ارزیابی شنوایی و تجویز سمعک "نیکا" تهران

مرکز تخصصی ارزیابی شنوایی و تجویز سمعک "نیکا" تهران

شنوایی شناسی، گوش حلق وبینی، تجویز سمعک، سنجش شنوایی

مشاوره در شنوایی شناسی

غالباً شنوایی شناسان کار خود را تنها تشخیص , تجویز وسایل کمک شنوایی و در نهایت توانبخشی می دانند اما فاصله زیادی بین ارزیابی میزان شنوایی و توانبخشی موفق وجود دارد و شاهد این امر , تعداد زیاد افرادی است که سمعک دارند ولی از آن استفاده نمی کنند و یا افرادی که علیرغم گفته های شنوایی شناس , برای توانبخشی مراجعه نمی کنند در صورتی که اگر ما روش های " یاری " به فرد دچار ضایعه شنوایی را به خوبی بررسی کرده و از آنها مطلع باشیم , می توانیم شنوایی شناسان موفق تری بوده , مراجعان موفق تری نیز داشته باشیم .

در سالهای اخیر توجه زیادی به امر مشاوره شده است و مقالات و کتابهای زیادی به آن اختصاص داده شده است ( آلپینر و مک کارتی , 2000 ) . انجمن مشاوره انگلیس ( BAC) , فعالیتهای مشاوره ای را این گونه توصیف می کند :

    " منظور از مشاوره این است که فرد صریحاً موافق آن باشد که زمان , توجه و انرژی خود را صرف فرد یا افرادی نماید که موقتاً نقش مراجع را دارند. وظیفه مشاوره این است که به مراجع فرصتی دهد تا در جهت جستجو , کشف و روشن ساختن راههای زندگی , به صورتی مدبرانه تر کوشیده و به سوی رفاه بیشتر قدم بردارد . مشاوره در حقیقت فضایی ایمن و آسوده برای تحقق این امر ایجاد می کند " ( کورکر , 1994 )  

مشاوره مورد نظر ما روندی است که در طی آن شنوایی شناس , سازگاری فرد را با تبعات شنیداری و غیرشنیداری کم شنوایی اش تسهیل می کند. به عبارت دیگر مشاوره عبارت است از اینکه فرد را قادر سازیم بهترین راه حل را برای مشکلاتش بیابد و زمینه های این کار را برای وی هموار کنیم ( سندرز1 , 1993 ) . رشته تحصیلی شنوایی شناسی گر چه ابتدا به عنوان رشته ای توانبخشی در خدمت مجروحین جنگی جنگ جهانی دوم شکل گرفت اما پیشرفتهای تکنولوژی سبب شده است این رشته بیشتر متمرکز بر بعد تشخیصی اش گردد . متاسفانه این امر سبب شده است شنوایی شناسان , دیگر به اهمیت مشاوره در کمک به فرد کم شنوا و خانواده اش و تطبیق آنها با کم شنوایی نپردازند . در صورتی که تاکید بر خود فرد و خانواده اش و ارائه مشاوره ای موفق سبب بهبود کیفیت زندگی فرد کم شنوا و پذیرش بهتر خدمات ارائه شده می گردد. از این رو موفقیت در ارزیابی های توانبخشی مستلزم موفقیت در مشاوره است . ( انجمن شنوایی و گفتار و زبان امریکا , 2003 ) .

شنوایی شناسان مناسب ترین افراد برای مشاوره با ناشنوا و خانواده اش می باشند . زیرا بیش از هر حرفه دیگری , تحت آموزش در مورد شنوایی و تبعات کم شنوایی قرار گرفته اند و آگاهی های زیادی در موردکم شنوایی , عوامل ایجاد کننده آن , اثراتش بر ارتباطات فردی , مزیتها و محدودیتهای تقویت شنوایی و سیستمهای کمک شنوایی و غیره دارد . اما صرفاً داشتن مدرک شنوایی شناسی , نشانه این نیست که مشاوره خوبی برای این افراد باشیم و همچنین مشکل می توان مشاوره را به افراد آموخت و سپس این توانایی را شناسائی و ارزیابی نمود و ممکن است حتی یک فردعامی نیز مشاوری ایده آل باشد .

کمیته توانبخشی شنوایی شناسی انجمن شنوایی و گفتار آمریکا چهار هدف را برای مشاوره با افراد کم شنوا برشمرده است :

  1. افزایش آسایش و رفاه افراد
  2. کمک به حل مشکلات مربوط
  3. انگیزه دادن به آنها جهت موفقیت در این راه
  4. بهبود روابط اجتماعی آنان و تقویت حس اعتماد به نفس و خودپنداری آنان (انجمن شنوایی و گفتار و زبان امریکا , 2003 ) .

ارزشهای اصلی مشاوره

     تعاریف بسیاری از مشاوره ارائه شده است ( به عنوان مثال لوترمن , 1974 ؛ کودمن , 1984؛ اردمن و همکاران , 1979 ؛ چرماک و پولاک , 1978 ) . اما جزء مشترک در تمام این تعاریف , شرایط اصلی بوجود آورنده زمینه مشاوره موفق است . این ابعاد اصلی یاری عبارتند از :

  1. همدلی توجه مثبت نامشروط
  2. هماهنگی و صداقت 

1- همدلی

      در مشاوره ادیولوژی , همدلی یعنی توانایی ادیولوژیست در درک علت عقاید , احساسات و رفتارهای فرد است . برای رسیدن به این هدف , ادیولوژیست دو کار باید انجام دهد :

- بداند که چرا فرد عقاید , احساسات و رفتارهای خاصی از خود نشان می دهد .

- به گفته های فرد و آنچه با رفتارش نشان می دهد توجه نموده , گوش فرا دهد .

2- توجه مثبت نامشروط

      این لقب به اساسی ترین روش برخورد یک مشاور به مراجعش نسبت داده شده است . مشاوری که به این روش اعتقاد دارد , همواره مراجعش را قبول داشته و مهربانی و محبتی دائمی نسبت به وی دارد .

در ادیولوژی , توجه مثبت به نامشروط عبارتست از :

-         ارزش دادن به فرد یعنی مراجع احساس کند شما به او احترام گذاشته و هر تصمیمی بگیرد بدون پیش داوری مورد پذیرش شماست .

      زمانی که فرد بدانددر مورد او پیش داوری نمی کنید , راحت تر به شما اعتماد می کند. هر چه شما اطلاع داشته باشید چرا فرد در موقعیت های خاصی , رفتارهای خاصی دارد , بیشتر قادر خواهید بود , به نیازهای وی پاسخ مناسب دهید .

3- هماهنگی

      مراجع باید احساس کند مورد اعتماد قرار دارد و عقاید و احساساتش مورد احترام است و از این امر اطمینان حاصل نماید .

      هماهنگی با مراجع از طریق صداقت بدست می آید . زمانی که می پذیرید پاسخ برخی موارد را نمی دانید , مراجع حس می کند شما با او صادق و صریح بوده اید ( کورکر , 1994 ) .

      گلدشتاین ( 1984 ) , اویر ( 1976 ) بر این عقیده اند زمانی که برای کاندید مرزی سمعک تجویز می کنید , در حقیقت با این کار هماهنگی را کنار گذاشته اید زیرا خودتان هم کاملاً متقاعد شده اید که سمعک می تواند به او کمک کند . بهتر این است که حقیقت را به او بگویید و پیشنهاد کنید فرد سمعک را امتحان کند. زیرا استفاده از سمعک مزیتهای بسیاری دارد و به امتحانش می ارزد. حتی اگر به او کمکی هم نکرد , لااقل به او این فرصت داده شده است که با کمک و حمایت شما آن را امتحان کند (آلپیز و مک کارتی , 2000 ) .

      مشاهدات نشان می دهد که افراد ممکن است در این موارد دچار مشکل شوند :

  1. پذیرش کم شنوایی یا آغاز اقدامات درمانی
  2. سازگاری با از بین رفتن توانایی های ارتباطی در منزل , محل کار و موقعیتهای اجتماعی
  3. کنار آمدن با فشارهای روحی ناشی از کم شنوایی

بنابراین تلاش به این است که فرد را در این سه حیطه یاری رسانیم . ( کتز , 2000 )

نقش مشاوره ای شنوایی شناسان :

     نقش مشاوره ای شنوائی شناسان از مواردی است که برای بسیاری از شنوایی شناسان به نظر بیگانه و ناآشنا می آید . این امر چندین دلیل عمده دارد :

  1. عدم تاکید بر مشاوره در واحدهای آموزشی دانشگاهی و دروس عملی و کلینیکی

      2. روابط حرفه ای موجود : یکی از دیگر دلایلی که سبب شده است شنوایی شناسان در نقش مشاور احساس راحتی نکنند این است که بسیاری از روابط حرفه ای موجود به آنان فرصت مشاوره نمی دهند و شنوایی شناسان غالباً آزمونهای ضروری را انجام داده و مراجع را جهت تفسیر و مشاوره نتایج پزشکی و شنوایی شناسی نزد پزشک می فرستند. در حقیقت نقش مشاوره ای شنوایی شناس توسط پرسنل درمانی تحت الشعاع قرار می گیرد .

اما علیرغم محدودیت واحدهای آموزشی و تجربیات عملی در مشاوره , شنوایی شناسان عملاً در موقعیت مشاوره برای مراجعان کم شنوا و خانواده هایشان قرار دارند . در صورتی که شنوائی شناسان متوجه شوند که از آنان انتظار نمی رود تمامی تضادهای عاطفی بیماران و کودکانشان را حل نمایند , آنان می توانند بر آنچه توانایی اش را دارند تمرکز نمایند . با این طرز فکر بقیه کارها به خودی خود روبراه خواهد شد ( کلارک , 1994 ) .

       شنوائی شناسان به عنوان مشاوره باید آگاهی هایی در مورد توانایی های بالقوه ارتباطی و پیشرفتهای تحصیلی کودک ناشنوا به خانواده ها داده , پیشرفتهای ممکن آنان را به صورتی واقع گرا برای خانواده ها تشریح نموده و تصمیمات آموزشی آنان را مورد حمایت قرار دهند . همچنین باید برای والدین , حمایتهای عاطفی تدارک دیده , درک آنان را از اثرات کم شنوائی بر رشد , پیشرفت و سازگاری کودکشان افزایش دهند. در این صورت شنوایی شناس و والدین همگام با یکدیگر زمینه را برای پذیرش ضایعه شنوایی کودک فراهم می نمایند ( کلارک , 1994 , کریکوس1 , 2000 ) .

کارآیی مشاوره اراه شده از سوی شنوایی شناس 

      نویسندگان بسیاری از جمله فلندورف و هارو ( 1970 ) , وبستر (1977) , لوترمن (1979 ) تکنیکهای مشاوره را به ویژه در برنامه های توانبخشی مورد تاکید قرار داده اند. اما مقالات اندکی در مورد میزان کارایی مشاوره شنوایی شناسی با والدین کودکان کم شنوا ارائه شده است . در اینجا به ذکر سه تحقیق در این مورد می پردازیم :

    سوئی تو و براگر ( 1980 ) با استفاده از پرسشنامه ای تلاش نمودند دیدگاه والدین را از مشاوره ای که در مورد ضایعه شنوایی کودک خود و مسائل مربوط به آن دریافت نموده بودند , ارزیابی نمایند .

     نتایج تحقیق آنان , حاکی از آن بود که غالب والدین از عملکرد شنوایی شناسان رضایت داشتند . اما ضعفهایی را در این مورد خاطر نشان کردند مثلاً اینکه شنوایی شناسان از اصطلاحات پیچیده علمی استفاده میکردند و این اصطلاحات را برای والدین ساده نمی کردند و یا بهتر بود اطلاعاتی را در مورد ضایعه شنوایی به صورت کتبی به آنها می دادند . آنان مایل بودند شنوایی شناسان , روشهایی را جهت ارتباط آنان با کودک کم شنوای خود پیشنهادنمایند . همچنین برخی از والدین تمایل داشتند با دیگر والدین کودکان دچار ضایعه شنوایی تماس برقرار کنند. علاوه بر این نیاز به ارجاع جهت حمایتهای عاطفی و حمایت های مالی و آموزشی توسط برخی از والدین ذکر شده بود . سوئی تو و براگر ( 1980 ) همچنین گزارش کردند مسئولیت شنوایی شناس جهت آشنا سازی فرد با استفاده از سمعک یا واگذاری این نقش به متخصص مناسب , مورد مسامحه قرار گرفته بود .

     در تحقیقی دیگر کرولی و هاس ( 1982) نیز با استفاده از پرسشنامه ای میزان رضایت والدین را از دریافت اطلاعات مربوط به شنوایی مورد بررسی قرار دادند و نتایج مشابهی بدست آوردند .

     نخستین کسی که در 45% مواردوالدین به وی مراجعه نموده بودندو بیش از همه عقاید آنان را در مورد کم شنوایی کودک رد کرده بود , پزشک متخصص کودکان بود . 55% موارد, شنوایی شناس نخستین کسی بود که افراد به وی مراجعه کرده بودند. در 53% موارد نخستین آزمون شنوایی را انجام داده بودند وو در 62% موارد نخستین کسی بودند که وجود کم شنوایی را تائید کرده بودند و 91% از موارد در تشخیص و ارزیابی شرکت داشتند. زمانی که از والدین سوال شد کدام یک از متخصصین , بهترین و معنادارترین اطلاعات را در مورد تبعات معلولیت به آنها دادند , پاسخهای والدین نشان دهنده این بود که شنوایی شناسان و پزشکان مشاوره های حمایتی ضروری را برای درک تبعات کم شنوایی فراهم نیاورده بودند.

     بلر , رایت و پولارد ( 1981 ) نیز پرسشنامه ای به خانواده های کودکان مدارس ناشنوایان دادند تا سطح درک و آگاهی آنان را نسبت به کم شنوائی و سمعک در ارتباط با سن کودک و وضعیت شنوایی والدین ارزیابی نمایند . آنان بر این عقیده بودند که عدم آگاهی والدین از این موارد ممکن است مشکلات کودک را در استفاده از سمعک افزوده و سبب کاهش انگیزه جهت استفاده مناسب از وسایل تقویت کننده شود . نتایج حاکی از این بودند که تقریباً نیمی از والدین دارای اطلاعات کمی در مورد کم شنوایی کودک خود بوده و یا کلاً فاقد اطلاعاتی در این زمینه بودند. 

      پژوهشگران نتیجه گرفتند در جلسات مدارس ناشنوایان , والدین به ویژه والدین ناشنوا به صورت مورد آموزش قرار نمی گیرند. بنابراین ضروری است کارشناسان والدین را به ویژه در مورد سمعک آموزش دهند.

       مشاوره کارا در زمان تشخیص و پس از آن جهت پذیرش کم شنوایی دائم و آموزش توانبخشی متعاقب آن بسیار ضروری و حائز اهمیت است . همه آگاهیم که واکنشهای هیجانی و احساسی چندی پس از شنیدن خبر کم شنوایی در والدین ایجاد می شود که عدم آگاهی از کم شنوایی و تبعات آن به شدت و دوام این واکنشها کمک می کند.

      غالب والدین قادر نیستند در زمان تشخیص , صبحتهای شنوایی شناس , پزشک گوش و حلق و بینی و دیگر متخصصین را در ک نمایند . همچنین متوجه اثرات بعدی کم شنوایی به کودک خود نمی شوند. بسیاری از آنان نیاز دارند به مراکزی ارجاع شوند و یا راهنمایی هایی در مورد چگونگی برخورد با کودکان خود , آموزش کودکان در خانه و موضوعات تربیتی و آموزشی دریافت نمایند . از این رو باید خدماتی بهصورت کمی و کیفی در خدمت اینگونه والدین قرار گیرد تا کودک ناشنوا را در الگوی طبیعی رشد قرار دهد و این امر را تسهیل نماید . همچنین شنوایی شناسان با افزایش انگیزه مراجعان جهت امتحان یا استفاده از سمعک و راضی نمودن مراجعان از خدماتشان می توانند منافع اقتصادی خود را بهبود بخشند زیرا می دانیم تنها 15% از افراد از سمعکهای تجویز شده خود استفاده می کنند .

مشاوره دو حیطه را در بر می گیرد :

  1. حیطه اطلاع رسانی
  2. حیطه سازگاری و انطباق فردی

     در حیطه اطلاع رسانی , شنوایی شناس به مراجعه کننده یا والدین آگاهی هائی در مورد ضایعه شنوائی , تبعات آن و نقش سمعک می دهند . در مورد نوع و میزان کم شنوایی , انواع سیستمهای تقویت کننده , انواع وسایل کمکی و درمانهای در دسترسی توضیحاتی ارائه می کند.

در حیطه سازگاری و انطباق فردی , به فرد کمک می شود راه حلی برای مشکلات خویش یافته , به استقلال و خودکفائی برسد . در این حیطه با احساسات , انتظارات و یاس و ناامیدی فرد در ارتباط با کم شنوایی اش سر و کار دارد .

     شنوایی شناس ها غالباً در حیطه اطلاع رسانی قوی تر عمل می کنند و حیطه دوم را به فراموشی می سپارند . باید تاکید نمود سعی ما این نیست که مشاوران خوبی باشیم بلکه می خواهیم از این دانسته ها استفاده نمائیم و شنوایی شناسهای بهتری باشیم .

    برای بسیاری از شنوایی شناسان , مشاوره با والدین عبارت است : توضیح نتایج آزمون شنوایی و مطرح کردن مراحل روند توانبخشی . اما دیدگاههای وسیعتری نیز در مورد مشاوره مورد نیاز والدین مطرح شده است , به عنوان مثال ستریم و ستریم (1978) این اهداف را ذکر می کنند :

  1. ارائه اطلاعات در مورد توانایی های بالقوه کودک در زمینه های تحصیلی و ارتباطی
  2. اتخاذ تصمیمات مناسب در مورد برنامه های آموزشی حمایتی متناسب با وضعیت کودک
  3. حمایت عاطفی والدین
  4. افزودن میزان درک والدین از اثر ضایعه بر رشد و سازگاری کودک
  5. فراهم آوردن زمینه پذیرش بیشتر ناکارآمدی کودک توسط والدین (کتز , 2000 )

      در حقیقت مشاوره یکی از مهمترین وظایف روزمره شنوایی شناس و برنامه های شنوایی شناسی در حقیقت بخشی از مشاوره اطلاع رسانی است و همگی شنوایی شناسان در مورد مشاوره اطلاع رسانی احساس راحتی می کنند ولی در مشاوره حمایتی مشکل دارند . اما مشاوره حمایتی بخش مهم و اساسی شنوایی شناسی به حساب می آید . اگر بیماران یا اعضای خانواده آنان نتوانند وجود کم شنوایی را بپذیرند, نمی توانند حداکثر بهره را از ارزیابی های توانبخشی ببرند از جمله به استفاده از سمعک تن در دهند .

مشاوره با والدین :

     دیویس ( 1978 ) اذعان کرد در یک روند توانبخشی بیش از هر کسی والدین کودک کم شنوا درگیر می شوند و این مسئولیت درمانگر است که مشاوره ای مناسب شرایط و احوالات والدین مهیا کند. لازم است درمانگر از روندی که والدین در پذیرش و کنار آمدن با کم شنوایی صرف نظر از نوع و شدتش و مناسب عمل کردن با کودک خود می گذرانند , آگاه باشند. همچنین مشاوره بخش مهمی از روند توانبخشی در هنگام تجویز سمعک می باشد . و درمانگر باید بتواند با خانواده های مختلف طرز فکرها و نگرشهای آنان و مشکلات احساسی عاطفی آنها بهترین برخورد را داشته باشد .

مرزها و حدود مشاوره شنوایی شناسی :

     پیش از هر چیز باید مرزها و حدود مشاوره شنوایی شناسی را مشخص نمائیم . این مرزها تا حدی قابل انعطاف بوده , برای هر مراجعی شکل خاص خود را دارند .

  1. روند مشاوره باید در ارتباط با کمک به مراجع جهت بهبود توانایی های ارتباطی و فائق آمدن بر مشکلات ناشی از کم شنوایی اش باشد . که کمک ما در ارتباط با بهبود ارتباطات فرد است . برای برخی مراجعان این به معنای این است که آنان را در اتخاذ تصمیم برای گرفتن سمعک کمک کنیم . در مورد برخی دیگر شاید بهتر باشد کمک ما معطوف به بهبود ناتوانایی های ارتباطی آنان در خانواده, محل کار یا دوستانشان شود.
  2. روند مشاوره بایدمعطوف بر خود کم شنوا و خانواده اش باشد . روند مشاوره از خود کم شنوا آغاز شده و به خود وی توجه دارد. به عبارت دیگر باید جوی ایجاد کنیم که مراجع در جستجوی کمک برخیزد نه اینکه کمکهای خود را به او تحمیل نمائیم .
  3. روند مشاوره باید در جهت تقویت و حمایت فرد کم شنوا و خانواده اش باشد. باید کمکهای مثبتی فراهم آوریم که توانایی های فرد را افزوده و تقویت نماید.
  4. روند مشاوره باید متمرکز بر فعالیتهایی باشد که کاملاً مناسب با فرد باشد.  یعنی در عین پذیرش رفتارها و نگرش فرد نباید حرفه و تخصص خود را در جهت برآورده تمامی خواسته های فرد بکار بریم .
  5. روند مشاوره نباید وارد حیطه کاری روانشناس بالینی و روانکاوی شود . به عبارت دیگر افرادی که دچار مشکلات روانی و عاطفی هیجانی هستند و حالات هنجار ندارند باید به روانشناس ارجاع داده شوند .

      غالباً تصور بر این است که با تجویز سمعک , کار تمام می شود والدین می اندیشند با خرید سمعک , کودکشان صحبت خواهد نمود . گاهی خود ما به عنوان شنوایی شناس با تشریح فواید سمعک و عدم ارائه دیگر بخشهای توانبخشی شنیداری این دیدگاه را تقویت می کنیم . حتی گاهی این کار را به این علت انجام می دهیم که تصور می کنیم در صورت ارائه توضیحی در مورد محدودیتهای سمعک , فرد از خرید آن منصرف خواهد شد .

     اولین مرحله پیش از شروع تجویز سمعک , گرفتن یک تاریخچه گیری کامل از فرد است که شامل جنبه های ارتباطی زندگی وی هم بشود همچنین از پرسشنامه های خود ارزیاب1 هر در مورد خود فرد و خانواده اش را در مورد مشکل کم شنوایی ارزیابی کند. این پرسشنامه را پس از تجویز هم باید بکار بست تا متوجه شویم آیا انتظارات فرد برآورده شده است یا نه و چه کمکهای دیگری از دست ما به عنوان شنوایی شناس
برمی آید . همچنین افراد خانواده متوجه خواهند شد . چرا ارتباط با فرد تا این حد مشکل است و خود فرد هم متوجه مشکلات موجود خواهد شد. این موارد سبب می شود شنوایی شناس بتواند کاملاً به فرد و خانواده اش نشان دهد که کم شنوایی تا چه حد مشکل ایجاد می کند. دیگر جنبه های ارزیابی ارتباطی شمل ارزیابی گفتار خوانی و مهارتهای تربیت شنوایی پردازش شنوایی است . لازم است افراد خانواده را هم در روند توانبخشی فرد آورد . مشارکت اعضای خانواده برنامه توانبخشی جامعتری را برای فرد مهیا می کند. ما باید :

  1. به فرد نشان دهیم که سمعک سبب بهبود تشخیص گفتار می شود.
  2. به فرد نشان دهیم که درک وی را بهتر می کند.
  3. چارچوبی برای مشاوره توانبخشی ایجاد کنیم ( نتایج دلخواه و مورد انتظار در برابر نتایج واقعی ) ( کتز , 2000 ) .

بحث :

      یاری رساندن به مراجع ناشنوا و خانواده اش از نخستین سلام به آنان آغاز گشته و زمانی خاتمه می یابد که آنان تصمیم خود را جهت ادامه راه در آینده می گیرند . ما تنها مسئول دادن اطلاعات نیستیم بلکه تمامی نیروهای حرفه ای , پای بندی های اخلاقی و انرژی خود را صرف کنیم تا مراجع را راضی نمائیم دست به بهترین انتخاب بزند . در حقیقت مشاوره باید جزئی از نگرش شنوایی شناس و در خدمت دیگر توانایی های وی در آید و در این صورت است که با بهبود توانایی های مشاوره ای خود سبب می شویم مراجع اقداماتی را که به وی توصیه می کنیم به کار بندد و بهترین نتیجه را بگیرد . اهمیت مشاوره درست به اندازه ارزیابی شنوایی , تجویز سمعک و آزمونهای پتانسیلهای برانگیخته شنوایی است .

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد